نویسنده: کیمیا نظری

نظریه دلبستگی که برای اولین بار توسط جان بالبی در دهه ۱۹۵۰ مطرح شد، بیان می کند که تجربیات اولیه مراقبت و پرورش، توانایی فرد را برای ایجاد روابط سالم در طول زندگی خود شکل می دهد (بالبی، ۱۹۶۹). در حالی که این مفهوم در درجه اول برای درک پویایی های بین فردی به کار گرفته شده است، تحقیقات اخیر نشان می دهد که سبک دلبستگی ممکن است پیامدهایی برای گرایش فرد به رفتار مجرمانه نیز داشته باشد.

در اصل، نوع دلبستگی به نحوه ادراک و واکنش افراد به تعاملات اجتماعی، به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی اشاره دارد. سه دسته اصلی از سبک های دلبستگی وجود دارد: ایمن، اضطرابی و اجتنابی. افراد با سبک دلبستگی ایمن مهارت های تنظیم عاطفی دارند، تمایل دارند به دیگران اعتماد کنند و در ارتباطات اجتماعی شرکت کنند. در مقابل، افراد با سبک دلبستگی اضطرابی اغلب هنگام جدا شدن از مراقبان، نیاز، دلهره و اضطراب مفرط را از خود نشان می دهند. در همین حال، افراد با سبک دلبستگی اجتنابی تمایل به سرکوب احساسات، حفظ فاصله و اولویت قرار دادن استقلال خود را دارند.

ادامه مطلب

⭕️کودکی مجرمان: عاملی محوری در شکل دادن به مجرمان آینده

رابطه بین نوع دلبستگی و رفتار مجرمانه: یک بررسی انتقادی

زیربنای نوروبیولوژیک رفتار مجرمانه

دلبستگی ,افراد ,رفتار مجرمانه
مشخصات
آخرین جستجو ها